هرگاه مؤمن خود را از دنیا خالی کند، والا گردد وشیرینی دوستیِ خدا را دریابد و از نظر اهل دنیا، گویی دیوانه به شمار آید؛ حال آن که شیرینیِ دوستی خدا، با آن مردم درآمیخته است و در نتیجه، به غیر از او نمی پردازند.با خودم را از دل هایشان برخواهم کَند . [امام صادق علیه السلام]
savadkohii

در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم


در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم


اصلا به تو افتاد مسیرم که بمیرم


                  یک قطره آبم که در اندیشه دریا


                 افتادم و باید بپذیرم که بمیرم


یا چشم بپوش از من و از خویش برانم


یا تنگ در آغوش بگیرم که بمیرم


                 این کوزه ترک خورد! چه جای نگرانی است


                 من ساخته از خاک کویرم که بمیرم


خاموش مکن آتش افروخته ام را


بگذار بمیرم که بمیرم که بمیرم



کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط hosein soltani 90/9/10:: 2:49 صبح     |     () نظر

کربلا


آن کشته که بردند به یغما کفنش را / تیر از پی تیر آمد و پوشاند تنش را


خون از مژه می ریخت به تشییع غریبش/آن نیزه که می برد سر بی بدنش را


پیراهنی از نیزه و شمشیر به تن کرد / با خار عوض کرد گل پیرهنش را


زیباتر از این چیست که پروانه بسوزد / شمعی به طواف آمده پرپر زدنش را


*****


آغوش گشاید به تسلای عزیزان / یا خاک کند یوسف دور از وطنش را


خورشید فروزان شده در تیرگی شام /تا باز به دنیا برساند سخنش را




کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط hosein soltani 90/9/10:: 2:48 صبح     |     () نظر

کربلا


آن کشته که بردند به یغما کفنش را / تیر از پی تیر آمد و پوشاند تنش را


خون از مژه می ریخت به تشییع غریبش/آن نیزه که می برد سر بی بدنش را


پیراهنی از نیزه و شمشیر به تن کرد / با خار عوض کرد گل پیرهنش را


زیباتر از این چیست که پروانه بسوزد / شمعی به طواف آمده پرپر زدنش را


*****


آغوش گشاید به تسلای عزیزان / یا خاک کند یوسف دور از وطنش را


خورشید فروزان شده در تیرگی شام /تا باز به دنیا برساند سخنش را




کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط hosein soltani 90/9/10:: 2:48 صبح     |     () نظر

تصاویر زیباسازی وبلاگ ، عروسک یاهو ، متحرک             www.bahar22.com


شبیه برگ پاییزی ، پس از تو قسمت بادم


خداحافظ ، ولی هرگز نخواهی رفت از یادم


                           خداحافظ ، و این یعنی در اندوه تو می میرم


                           در این تنهایی مطلق ، که می بندد به زنجیرم


 و بی تو لحظه ای حتی دلم طاقت نمی آرد


برف نا امیدی بر سرم یکریز می بارد


                          چگونه بگذرم از عشق ، از دلبستگی هایم ؟


                          چگونه می روی با اینکه می دانی چه تنهایم ؟


 خداحافظ ، تو ای بانوی شب های غزل خوانی


خداحافظ ، به پایان آمد این دیدار پنهانی


                          خداحافظ ، بدون تو گمان کردی که می مانم


                          خداحافظ ، بدون من یقین دارم که می مانی !!



کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط hosein soltani 90/9/10:: 2:47 صبح     |     () نظر



 به خدا حافظی تلخ تو سوگند نشد


که تو رفتی ودلم ثانیه ای بند نشد


لب تو میوه ممنوع ولی لبهایم


هر چه از طعم لب سرخ تو دل کند نشد


با چراغی همه جا گشتم وگشتم در شهر


هیچ کس هیچ کس اینجا به تو مانند نشد


هر کسی در دل من جای خودش را دارد


جانشین تو در این سینه خداوند نشد


 


خواستند از تو بگویند شبی شاعرها


عاقبت با قلم شرم نوشتند:نشد!





 


بعد از این بگذار قلب بیقراری بشکند


گل نمی روید.چه غم گر شاخساری بشکند


باید این آیینه را برق نگاهی می شکست


پیش از آن ساعت که از بار غباری بشکند


گر بخواهم گل بروید بعد از این از سینه ام


صبر باید کرد تا سنگ مزاری بشکند


شانه هایم تاب زلفت را ندارد پس مخواه


تخته سنگی زیر پای آبشاری بشکند


کاروان غنچه های سرخ روزی می رسد


قیمت لبهای سرخت روزگاری بشکند



کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط hosein soltani 90/9/10:: 2:44 صبح     |     () نظر
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >