سفارش تبلیغ
صبا ویژن
در گذشته مرا برادرى بود که در راه خدا برادریم مى‏نمود . خردى دنیا در دیده‏اش وى را در چشم من بزرگ مى‏داشت ، و شکم بر او سلطه‏اى نداشت ، پس آنچه نمى‏یافت آرزو نمى‏کرد و آنچه را مى‏یافت فراوان به کار نمى‏برد . بیشتر روزهایش را خاموش مى‏ماند ، و اگر سخن مى‏گفت گویندگان را از سخن مى‏ماند و تشنگى پرسندگان را فرو مى‏نشاند . افتاده بود و در دیده‏ها ناتوان ، و به هنگام کار چون شیر بیشه و مار بیابان . تا نزد قاضى نمى‏رفت حجّت نمى‏آورد و کسى را که عذرى داشت . سرزنش نمى‏نمود ، تا عذرش را مى‏شنود . از درد شکوه نمى‏نمود مگر آنگاه که بهبود یافته بود . آنچه را مى‏کرد مى‏گفت و بدانچه نمى‏کرد دهان نمى‏گشود . اگر با او جدال مى‏کردند خاموشى مى‏گزید و اگر در گفتار بر او پیروز مى‏شدند ، در خاموشى مغلوب نمى‏گردید . بر آنچه مى‏شنود حریصتر بود تا آنچه گوید ، و گاهى که او را دو کار پیش مى‏آمد مى‏نگریست که کدام به خواهش نفس نزدیکتر است تا راه مخالف آن را پوید بر شما باد چنین خصلتها را یافتن و در به دست آوردنش بر یکدیگر پیشى گرفتن . و اگر نتوانستید ، بدانید که اندک را به دست آوردن بهتر تا همه را واگذاردن . [نهج البلاغه]
savadkohii


یارمرا غارمرا ، عشق جگرخوارمرا             


یار توئی غارتوئی،خواجه نگهدارمرا


نوح توئی روح توئی فاتح ومفتوح توئی         


سینه مشروح توئی،بر در اسرار مرا


نور توئی سور توئی دولت منصور توئی                  


مرغ کُه طُور توئی،خسته به منقار مرا


قطره توئی بحر توئی لطف توئی قهر توئی     


قند توئی زهر توئی بیش میازار مرا


حجره خورشید توئی خانه ناهید توئی             


روضه ی امید توئی راه ده ای یار مرا


روز توئی روزه توئی حاصل دریُوزه توئی     


آب توئی کوزه توئی آب ده این بار مرا


دانه توئی دام توئی باده توئی جام توئی           


پخته توئی خام توئی خام بمگذار مرا


این تن اگر کم تَنَدی راه دلم کم زَنَدی              


راه شدی تانبُدی اینهمه گفتار مرا


غزلیات شمس تبریزی


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط hosein soltani 90/9/17:: 9:15 عصر     |     (بدون) نظر