سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و از سخنان آن حضرت است ، چون کسى از او پرسید : « رفتن ما به شام به قضا و قدر خدا بود ؟ » پس از گفتار دراز ، و این گزیده آن است : ] واى بر تو شاید قضاء لازم و قدر حتم را گمان کرده‏اى ، اگر چنین باشد پاداش و کیفر باطل بود ، و نوید و تهدید عاطل . خداى سبحان بندگان خود را امر فرمود و در آنچه بدان مأمورند داراى اختیارند ، و نهى نمود تا بترسند و دست باز دارند . آنچه تکلیف کرد آسان است نه دشوار و پاداش او بر کردار اندک ، بسیار . نافرمانیش نکنند از آنکه بر او چیرند ، و فرمانش نبرند از آن رو که ناگزیرند . پیامبران را به بازیچه نفرستاد ، و کتاب را براى بندگان بیهوده نازل نفرمود و آسمان‏ها و زمین و آنچه میان این دو است به باطل خلق ننمود . « این گمان کسانى است که کافر شدند . واى بر آنان که کافر شدند از آتش . » [نهج البلاغه]
savadkohii

کربلا


آن کشته که بردند به یغما کفنش را / تیر از پی تیر آمد و پوشاند تنش را


خون از مژه می ریخت به تشییع غریبش/آن نیزه که می برد سر بی بدنش را


پیراهنی از نیزه و شمشیر به تن کرد / با خار عوض کرد گل پیرهنش را


زیباتر از این چیست که پروانه بسوزد / شمعی به طواف آمده پرپر زدنش را


*****


آغوش گشاید به تسلای عزیزان / یا خاک کند یوسف دور از وطنش را


خورشید فروزان شده در تیرگی شام /تا باز به دنیا برساند سخنش را




کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط hosein soltani 90/9/10:: 2:48 صبح     |     () نظر